صدای شیعه

«اشهد ان علی ولی الله »

صدای شیعه

«اشهد ان علی ولی الله »

فتوای مفتی وهابی علیه اهل بیت(ع)

یک مفتی وهابی به نام " ابوالبراء" به تازگی بر صفحه ی شخصی اینترنتی خود نوشته است : فرزندان خود را با اسماء شیعی مانند حسین و علی و زهرا نامگذاری نکنید زیرا منجر به فرقه گرایی می شود! شخصی به نام حسین در سوالی از وی می پرسد: ای شیخ من این موضوع را نمی دانستم خواهش می کنم شما از سوی خود اسمی را به من پیشنهاد دهید قبل از اینکه گریه سر دهم. ابوالبراء در جوابش می گوید: یک تاء به اول نام خود اضافه کن تا حسین تبدیل به تحسین شود.

لعنت خدا بر وهابیون که علیه اهل بیت (ع) فعالیت می کنند.

منبع : آخرین نیوز

بزرگترین عیب از نگاه نهج البلاغه

اکبر العیب أن تعجب ما فیک مثله.

ترجمه :

بزرگترین عیب آن است که: عیبى را که خود نیز داراى، در دیگران، عیب بشمارى.

  ادامه مطلب ...

کلامی از امام باقر (ع)

امام باقر (ع) می فرمایند : ای شیعیان آل محمد ( قبل از ظهور ) حتما شما ( با امتحان ) پاک و خالص خواهید شد مثال آن همچون سرمه ای است که انسان هنگام مالیدن سرمه در چشمش آن را می بیند اما نمی فهمد کی آن سرمه از چشمش پاک شده است. و به همین صورت خواهد شد که ( آن زمان) شخصی صبح می کند در حالی که بر طریق هدایت ماست ولی شب می کند در حالی که از راه هدایت ما بیرون رفته است.

غیبت نعمانی ، ص 207

پوزش به علت تاخیر در به روز رسانی وبلاگ

با عرض پوزش به دلیل تاخیر در به روز رسانی وبلاگ به زودی فعالیت وبلاگ از سر گرفته خواهد شد و با تشکر از دوستانی که لینک کردند در اولین فرصت با افتخار وبلاگ این عزیزان لینک خواهد شد.

یا علی

 

 

بی ادبی به عزاداران امام حسین(علیه السلام)

سید بزرگوار عالم ربانی مرحوم سید محمود عطاران رضوان الله تعالی علیه فرمود :
سالی در ایام عاشورا جزء دسته سینه زنان محله سردزک بودم . جوانی زیبا در اثناء زنجیر زدن بزنان نگاه می کرد من طاقت نیاورده و غیرت کردم و او را سیلی زدم و از صف خارجش کردم .
چند دقیقه بعد دستم درد گرفت و تدریجا شدت کرد تا اینکه به ناچار به دکتر مراجعه کردم . دکتر گفت : اثر درد و جهت آن را نفهمیدم ولی روغنی است که دردش را ساکت می کند .
روغن را به کار بردم نفعی نبخشید بلکه دیدم هر لحظه دردش شدیدتر و ورمش و آماسش بیشتر می شود .
به خانه آمدم و فریاد می زدم ، شب خواب نرفتم ، آخر شب لحظه ای خوابم برد . حضرت شاهچراغ (ع ) را دیدم ، فرمود : باید آن جوان را راضی کنی .
چون بخود آمدم دانستم سبب درد چیست . رفتم جوان را پیدا کردم و معذرت خواستم و بالاخره راضیش کردم در همان لحظه درد ساکت و ورمها تمام شد و معلوم شد که من خطا کرده بودم و سوء ظن بوده است و به عزادار حضرت سیدالشهداء (ع ) توهین کرده بودم


کرامات الحسینیة(معجزات حضرت سیدالشهداء علیه السلام بعد از شهادت)

 

معجزه تربت امام حسین(علیه السلام)

نقل شده است که : در بغداد مردی فاسق و فاجر و خمار بود که عمر خود را در اعمال نامشروع صرف کرده بود و مال بسیار داشت . چون اجلش در رسید وصیت کرد که : ( چون مرگ را دریابد ، بعد از تجهیز و تکفین ، در نجف اشرف دفنم کنید ، شاید از برکت حضرت علی علیه السلام خداوند عالم گناهان گذشته را ، بدان حضرت ببخشد ) . این را گفت و جان به حق تسلیم کرد . خویشان و اقوام او به وصیت او عمل نموده ، بعد از تجهیز نعش ، او را برداشته متوجه نجف اشرف شدند

 

ادامه مطلب ...

بعثت، نشانه مهرورزی خدا با خاکیان و باران رحمت بی‌‌حد او بر زمینیان است.

خداوند بر انسان منت گذارد تا از بین آنان رسولی برانگیخت تا این رسول آیات الهی را بر آنان بخواند، آنان را تزکیه کند و کتاب و حکمت را بر آنان تعلیم نماید (آل‏عمران، 164)


ادامه مطلب ...

دل شکسته امام زمان



علامه میرجهانی رحمة الله علیه فرمودند: در عالم رؤیا مادر مظلومه ام

حضرت فاطمه صدیقة (علیها سلام)

را دیدم و ایشان سه بیت شعر فارسی خواندند

وقتی بیدار شدم فقط یک بیت را به یاد داشتم

 و آن بیت این بود :


دلی شکسته تر از من در آن زمانه نبود
در این زمان دل فرزند من شکسته تر است..

محاسبه حشر با علیست


حاجب بروجردی قصیده ای زیبا در مدح امیر المومنین، علی (ع) سرودند که شاه بیت آن این بود :

حاجب اگر محاسبه حشر با علیست

من ضامنم که هر چه بخواهی گناه کن!

همان شب در عالم رویا مولا علی بن ابیطالب (ع) به خواب ایشان آمده و فرمودند :

اگر چه محاسبه در دست ماست اما اگر اجازه بدهی من بیت آخر شعرت را اصلاح کنم!
 
حاجب عرض می کند:

یا مولا شعر برای شما و در مدح شماست!

حضرت علی(ع) می فرماید پس بیت آخرت را این گونه بنویس:

حاجب یقین محاسبه حشر با علیست

شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن

عشق خدا


در حدیث  قدسی آمده است (خداوند فرمود): هر کس مرا طلب کند، مرا می یابد و هر که مرا بیابد، مرا می شناسد و هر که مرا بشناسد، مرا دوست دارد و هر کسی مرا دوست بدارد، عاشقم می شود و هر که عاشقم بشود، عاشقش می شوم و هر کس را که عاشقش بشم، او را می کشم و هر کس را بکشم، دیه او به گردن من است و هر کس که به گردن من دیه دارد، من خودم دیه او هستم.

اهل بیت (ع) و ام البنین (ع)

امام باقر (ع) :

جناب ام البنین (ع) بعد از واقعه عاشورا و دریافت خبر شهادت امام حسین (ع) و فرزندانش، همواره در مدینه، کنار قبرستان بقیع می رفت و برای آن رادمردان الهی با سوز و گداز خاصی عزاداری می کرد. مردم مدینه در آنجا حضور می یافتند و افزون بر حزن و اندوه در مصیبت حماسه سازان عاشورا، پیام ها و سخنان آن بانوی با فضیلت را می شنیدند و گریه می کردند.

بحارالانوار . ج 45 . ص 40.

 

نگاهی گذرا به زندگینامه حضرت ام البنین (س) که بقیع میزبانش است

محبت بى شائبه ام البنین سلام الله علیه در حق فرزندان رسول خدا صلى الله علیه و آله و فداکاریهاى فرزندان او در راه سید الشهداء علیه السلام ، در تاریخ بى پاسخ نماند. اهل بیت عصمت و طهارت در احترام و بزرگداشت آنان کوشیدند و از قدردانى نسبت به آنان چیزى فرو گذار نکردند.


ادامه مطلب ...

امام علی (ع) می فرمایند : چقدر عبرت زیاد است و عبرت گیرنده کم

کارهایی که به دنبال آن هستیم و شاید برای ما مهم نباشد که از چه راهی به دست بیاوریم و یا انجام دهیم, از راه حلال در انتظار ماست ولی همین کج اندیشی ها ما را به خسران و ضرر می کشاند و ممکن است با انجام کارهای حرام در لجنزار گناه و سردرگمی بیفتیم


در این نوشتار به حکایتی نقل شده از آیت الله سعادت پرور در این باره اشاره می کنیم :


ادامه مطلب ...

او جز من کسی را ندارد…شاید توبه کرد…

خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.
بنده: خدایا ! خسته ام! نمی توانم.
خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا ! خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم
خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان
بنده: خدایا سه رکعت زیاد است
خدا: بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان
بنده: خدایا ! امروز خیلی خسته ام! آیا راه دیگری ندارد؟
خدا: بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله
بنده: خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!
خدا: بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله
بنده: خدایا هوا سرد است! نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم
خدا: بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم
بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد.
خدا: ملائکه ی من! ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده
ملائکه: خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید
خدا: ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست
ملائکه: پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود!
خدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد
ملائکه: خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟
خدا: او جز من کسی را ندارد…شاید توبه کرد