صدای شیعه

«اشهد ان علی ولی الله »

صدای شیعه

«اشهد ان علی ولی الله »

فلسفه اربعین

امام صادق(ع) درباره ثواب زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده می‌فرمایدکسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند به هر قدمى که برمى‏دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى‏فرماید و یک درجه مرتبه‏اش را بالا مى‏برد، وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مى‏‌فرماید که آنچه خیر از دهان او خارج می‌شود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مى‏‌گویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل‌بیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد (کامل الزیارات ص134)

 


 بر اساس روایت تاریخ ، در سال 1281 قمری، عطیه عوفی و جابربن عبدالله انصاری از یاران امام حسین(ع) با پای پیاده از مدینه به سمت کربلا حرکت کردند و درنخستین روز اربعین شهادت امام حسین (ع ) به حرم مطهر امام سوم رسیدند.

در روز اربعین حضرت زینب کبری (س) و امام سجاد( ع )همراه با 84 نفر وارد کربلا شدند و پس از دیدار با جابربن عبدالله انصاری، قبر مطهر امام حسین (ع) را زیارت کردند و از آنجا بود که زیارت اربعین و عزاداری در قبر مطهر آغاز شد.
زیارت حرم مطهر امام حسین (ع ) با پای پیاده چند سالی است که با استقبال زیاد شیعیان جهان به ویژه ایرانی ها مواجه شده است طوری که در بین آنها مردان و زنان سالخورده، جانبازان و معلولان، جوانان، نوجوانان و حتی خردسالان نیز دیده می شود که به عشق سالار شهیدان کیلومترها پیاده طی می کنند تا به معبودشان برسند

در برخی از روایات تاریخی بیان شده است که زیارت کربلا با پای پیاده در زمان «شیخ انصاری»(متوفی سال 1281 قمری) رسم بوده است،‌ اما در برهه‌ای از زمان به ورطه فراموشی سپرده می‌شود که در نهایت توسط «شیخ میرزا حسین نوری» دوباره احیا می‌شود.

این عالم بزرگوار اولین بار در عید قربان به پیاده‌روی از نجف تا کربلا اقدام کرد که 3 روز در راه بود و حدود 30 نفر از دوستان و اطرافیانش وی را همراهی می‌کردند، نیز با وی بودند، «محدث نوری» از آن پس تصمیم گرفت، هر سال این کار را تکرار کند، ایشان آخرین بار در سال 1319 هجری با پای پیاده به زیارت حرم أباعبدالله حسین(ع) رفت.

شاید این سؤال در ذهن متبادر شود که چرا زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین حسینی تأکید و توصیه شده است، چرا باید این مراسم همراه با هیاهو و شور خاصی اجرا شود، در  ادامه روایتی از امام صادق(ع) بیان می‌کنیم که به خوبی زوایای پنهان این موضوع را آشکار می‌سازد:

امام صادق(ع) درباره ثواب زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده می‌فرمایدکسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند به هر قدمى که برمى‏دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى‏فرماید و یک درجه مرتبه‏اش را بالا مى‏برد، وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مى‏‌فرماید که آنچه خیر از دهان او خارج می‌شود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مى‏‌گویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل‌بیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد (کامل الزیارات ص134)

 

 

 

 

محبت امام حسین (ع) در قلوب انسان

امام صادق (ع) می فرمایند :

هر کسی که خدا خیرش را بخواهد، محبت امام حسین (ع) و حب زیارتش را در قلب او می اندازد و هرکه را خداوند بدیش را بخواهد، بغض نسبت به امام حسین (ع) و بغض زیارت آن حضرت را  در قلب او می اندازد.

وسائل الشیعه / ج14/ ص 496

 

جملاتی از بزرگان تاریخ درباره عظمت امام حسین (ع)

محمد علی جناح رهبر بزرگ پاکستان

هیچ نمونه‌ای از شجاعت بهتر از این که حسین (ع) از لحاظ فداکاری و شهامت نشان داد، در عالم پیدا نمی‌شود. به عقیده من، تمام مسلمانان باید از این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد، پیروی کنند


  ادامه مطلب ...

آقا جدتان امام حسین (ع) الان کجاست ؟

شخصی از امام صادق (ع) پرسید : آقا جدتان امام حسین (ع) الان کجاست ؟

حضرت فرمودند : چقدر جثه تو کوچک است و چقدر سوال تو بزرگ است !

بدن مبارک امام حسین (ع) در قبر است اما روح (بزرگشان) سمت راست عرش خدا نزد جد و پدر و مادرشان است و نظر (مبارک امام حسین (ع)) به دو مکان و موضع است :

به زوار قبرش و به مجالس عزایش.

آنگاه حضرت فرمودند : امام حسین (ع) از جد و پدر و مادر و برادرش خواهش می کنند که برای عزادارنش استغفار نمایند تا خدا آنان را بیامرزد.

ایشان می گویند : اگر گریه کننده بر من می دانست که چه اجری نزد خداوند دارد شادی اش از اندوهش بیشتر می گردید.

منبع : چشمه سار عشق ص 10 قصص الحسینیه

 

احادیثی درباره سالار شهیدان امام حسین (ع)

حضرت امام کاظم (ع) در ضمن حدیثى که از رحلت خویش خبرى مى ‏داد فرمود : 

چیزى از خاک قبر من برندارید تا به آن تبرک جویید چراکه خودرن هر خاکى جز تربت جدم حسین (ع) بر ما حرام است، خداى متعال تنها تربت کربلا را براى شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است . 

منبع : کتاب جامع الاحادیث الشیعه ، ج 12، ص533

 

 
ادامه مطلب ...

واضِحِ تُرکی

"واضح" غلام "حرث سلمانی مذحجی" و از نژاد ترک بوده است. او از مردان پاکدامن و شیعیان علاقمند به اهلبیت علیهم السلام بوده است. و به شجاعت نیز موسوم بوده است.(1) "واضح" به همراهی "جنادة بن حرث" به امام حسین علیه السلام و یاران او پیوست.(2)

شهادت واضح

سماوی میگوید: آن چه به گمانم درستتر آمده همان است که اهل مقاتل یادآور شدهاند که واضح در روز عاشورا با دشمن به مبارزه برآمد و پیاده با شمشیری آخته به سوی آنها شتافت، در حالی که این گونه رجز می خواند:

"البحر من ضَربی و طَعنی یَصطلی                 و الجوُّ مِن عَثیر نَقعی یَمتَلی

اذا حَسَامی فی عَینی یَنجَلی                      یَنشقُّ قلبَ الحاسدِ المُبجَلی(3)

از ضربت شمشیر و نیزهام دریا به موج میافتد، و فضا از درگیری کشتارم پر میشود؛ هنگامی که شمشیرم در دست راستم به حرکت میآید، قلب حسدورز را میشکافد."

گفتهاند: هنگامی که "واضح" به زمین افتاد، امام را خواند و از او کمک خواست. امام با شتاب خود را بر بالینش رساند، او را در بغل گرفت و بوسید. "واضح" که در حال جان دادن بود گفت: " کجا چون منی با فرزند رسول الله، اینگونه باشد که او گونه بر گونهام نهد." و سپس جان پاکش از تن به درآمد و به فوز شهادت رسید.(4)

درسی که میتوان گرفت: تردیدی نیست که امام بر بالین پارهای از یاران خود حضور یافته است. همه یاران و اصحاب امام دارای کمالات معنوی بودهاند؛ اما امام برخی را مورد مهر و محبتی ویژه قرار داده که در خور دقت است. از جمله آن کسان، غلامی است که شاید در دیدگاه این و آن چندان به او اعتنا نمیشده است. برخورد محبتآمیز امام با فردی که به ظاهر از وجههای چندان در میان مردم برخوردار نیست، خود درسی اخلاقی است. این برخورد محبتآمیز، خود او را نیز به حیرت و اعجاب واداشته است.


 

پینوشتها:

1- ابصارالعین، ص144/ فرسان الهیجاء، ج2، ص134.

2- ابصارالعین،ص 144.

3- ابصارالعین، ص145.

4- مقتل الحسین مقرم، ص308/ ابصارالعین، ص144-145.

 

 

درباره ثواب گریه بر ثارالله

امام صادق(ع) درباره ثواب گریه بر ثارالله فرمودند: ای مسمع! گریه بر احوالات حسین(ع) سبب می‌‌شود که ملک الموت بر تو مهربان‌‌تر از مادر شود.

همیشه زبان و قلم، مترجم عقل و خیال بوده ولی ترجمان عشق، چشم است. آنجا که اشکی از روی احساس و درد و سوز می‌‌ریزد، عشق، حضور دارد و آنجا که زبان و قلم با گردش منظم خود جمله‌‌‌های منطقی می‌‌‌سازد عقل حاضر است و همان طور که استدلالات منطقی می‌‌تواند همبستگی گوینده را با اهداف رهبران مکتب آشکار سازد، قطره اشک نیز می‌‌تواند اعلان جنگ عاطفی بر ضد دشمنان مکتب محسوب شود.

  

ادامه مطلب ...

در هنگام نوشیدن آب سلام بر حسین (ع) را فراموش نکنید

داودبن‌کثیر رقی گوید: نزد امام جعفر صادق علیه السلام بودم که آب خواستی، وقتی نوشید، دیدم که می خواهد گریه کند و اشک در چشمانش حلقه زد.سپس فرمود: ای داود، خدا، قاتل حسین را لعنت کند. یاد مظلومیت حسین(علیه السلام) زندگی را چه قدر ناگوار می‌سازد! من هر گاه که آب سردی می‌نوشم به یاد حسین(علیه السلام) می‌افتم.هر بنده خدایی که آب نوشد و حسین(علیه السلام) را یاد کند و قاتل او را لعن نماید، خدا برایش صد هزار نیکی نویسد و صد هزار بدی از او پاک کند، و او را صد هزار درجه فرابرد. و چنان باشد که گویی صد هزار برده را آزاد کرده باشد.و خدا او را در روز رستاخیز با روی سفید و درخشان محشور سازد.

متن حدیث:

عن داود بن کثیر الرقی، قال: کنت عند أبی عبدالله علیه السلام أذا استشقی الماء، فلما شربه رأیته و قد استعبر و أغر و رقت عیناه بدموعه، ثم قال: یا داود، لعن الله قاتل الحسین، فما أنغض ذکر الحسین للعیش! إنی ما شربت ماء باردا إلا و ذکرت الحسین و ما من عبد شرب الماء فذکر الحسین و لعن قاتله إلا کتب الله له مائة ألف حسنه و محاعنه مائة ألف سیئة و رفع له مائة ألف درجة و کان کأنما أعتق مائة أعتق مائة ألف نسمة و حشره الله یوم القیامة أبلج الوجه.


حسین (ع) فریاد می زند: هل من ناصر ینصرنی؟

حسین فریاد می زند: هل من ناصر ینصرنی؟
و من درحالی که نمازم قضا شده است می گویم:
لبیک یاحسین! لبیک...
حسین نگاه می کند لبخندی می زند و به سمت دشمن تاخت می کند...
و من باز می گویم: لبیک یاحسین!
حسین شمشیر می خورد من سر پدرم داد می زنم و می گویم:
لبیک یا حسین!
حسین سنگ می خورد، من در مجلس غیبت می گویم:لبیک یا حسین! لبیک...
حسین از اسب به زمین می افتد عرش به لرزه در می آید و من در پس خنده های مستانه ام فریاد میزنم: لبیک... 
حسین رمق ندارد باز فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟
من به دوستم دروغ میگویم و باز فریاد می زنم: لبیک... 
حسین سینه اش سنگین شده است، کسی روی سینه است، حسین به من نگاه می کند می گوید: تنهایم یاریم کن...
من گناه می کنم و باز فریاد می زنم: لبیک...
خورشید غروب کرده است...
من لبخندی می زنم و می گویم:
اللهم عجل لولیک الفرج...
حسین به مهدی نگاه می کند و می گوید:
"مهدی من کسی را نداشتم که بگوید سرباز توئم من کسی نبود یاریم کند و ادعا کننده ای هم نبود تو از من مظلوم تری..."
به چشمان مهدی خیره می شوم و می گویم:
"دوستت دارم تنهایت نمی گذارم..."مهدی به محراب می رود و برای گناهان من طلب مغفرت می کند...

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)

امام صادق علیه السّلام فرمودند:
فی طِینِ قَبرِ الحُسَینِ الشِّفاءُ مِن کُلِّ داءٍ و هُوَ الدَّواءُ الأکبَرُ؛
شفاى هر دردى در تربت مزار حسین است ، و آن بزرگ ترین درمان است


به امید گوشه چشمی یا اباعبدالله علیه السلام

امشب که چشم های من گریان برای مولاست

از چه رو این دل من در هوس کرب و بلاست

روزها را که شمردم دیدم

110 روز دگر عاشوراست

بی ادبی به عزاداران امام حسین(علیه السلام)

سید بزرگوار عالم ربانی مرحوم سید محمود عطاران رضوان الله تعالی علیه فرمود :
سالی در ایام عاشورا جزء دسته سینه زنان محله سردزک بودم . جوانی زیبا در اثناء زنجیر زدن بزنان نگاه می کرد من طاقت نیاورده و غیرت کردم و او را سیلی زدم و از صف خارجش کردم .
چند دقیقه بعد دستم درد گرفت و تدریجا شدت کرد تا اینکه به ناچار به دکتر مراجعه کردم . دکتر گفت : اثر درد و جهت آن را نفهمیدم ولی روغنی است که دردش را ساکت می کند .
روغن را به کار بردم نفعی نبخشید بلکه دیدم هر لحظه دردش شدیدتر و ورمش و آماسش بیشتر می شود .
به خانه آمدم و فریاد می زدم ، شب خواب نرفتم ، آخر شب لحظه ای خوابم برد . حضرت شاهچراغ (ع ) را دیدم ، فرمود : باید آن جوان را راضی کنی .
چون بخود آمدم دانستم سبب درد چیست . رفتم جوان را پیدا کردم و معذرت خواستم و بالاخره راضیش کردم در همان لحظه درد ساکت و ورمها تمام شد و معلوم شد که من خطا کرده بودم و سوء ظن بوده است و به عزادار حضرت سیدالشهداء (ع ) توهین کرده بودم


کرامات الحسینیة(معجزات حضرت سیدالشهداء علیه السلام بعد از شهادت)

 

معجزه تربت امام حسین(علیه السلام)

نقل شده است که : در بغداد مردی فاسق و فاجر و خمار بود که عمر خود را در اعمال نامشروع صرف کرده بود و مال بسیار داشت . چون اجلش در رسید وصیت کرد که : ( چون مرگ را دریابد ، بعد از تجهیز و تکفین ، در نجف اشرف دفنم کنید ، شاید از برکت حضرت علی علیه السلام خداوند عالم گناهان گذشته را ، بدان حضرت ببخشد ) . این را گفت و جان به حق تسلیم کرد . خویشان و اقوام او به وصیت او عمل نموده ، بعد از تجهیز نعش ، او را برداشته متوجه نجف اشرف شدند

 

ادامه مطلب ...