صدای شیعه

«اشهد ان علی ولی الله »

صدای شیعه

«اشهد ان علی ولی الله »

احادیثی درباره سالار شهیدان امام حسین (ع)

حضرت امام کاظم (ع) در ضمن حدیثى که از رحلت خویش خبرى مى ‏داد فرمود : 

چیزى از خاک قبر من برندارید تا به آن تبرک جویید چراکه خودرن هر خاکى جز تربت جدم حسین (ع) بر ما حرام است، خداى متعال تنها تربت کربلا را براى شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است . 

منبع : کتاب جامع الاحادیث الشیعه ، ج 12، ص533

 

 
ادامه مطلب ...

واضِحِ تُرکی

"واضح" غلام "حرث سلمانی مذحجی" و از نژاد ترک بوده است. او از مردان پاکدامن و شیعیان علاقمند به اهلبیت علیهم السلام بوده است. و به شجاعت نیز موسوم بوده است.(1) "واضح" به همراهی "جنادة بن حرث" به امام حسین علیه السلام و یاران او پیوست.(2)

شهادت واضح

سماوی میگوید: آن چه به گمانم درستتر آمده همان است که اهل مقاتل یادآور شدهاند که واضح در روز عاشورا با دشمن به مبارزه برآمد و پیاده با شمشیری آخته به سوی آنها شتافت، در حالی که این گونه رجز می خواند:

"البحر من ضَربی و طَعنی یَصطلی                 و الجوُّ مِن عَثیر نَقعی یَمتَلی

اذا حَسَامی فی عَینی یَنجَلی                      یَنشقُّ قلبَ الحاسدِ المُبجَلی(3)

از ضربت شمشیر و نیزهام دریا به موج میافتد، و فضا از درگیری کشتارم پر میشود؛ هنگامی که شمشیرم در دست راستم به حرکت میآید، قلب حسدورز را میشکافد."

گفتهاند: هنگامی که "واضح" به زمین افتاد، امام را خواند و از او کمک خواست. امام با شتاب خود را بر بالینش رساند، او را در بغل گرفت و بوسید. "واضح" که در حال جان دادن بود گفت: " کجا چون منی با فرزند رسول الله، اینگونه باشد که او گونه بر گونهام نهد." و سپس جان پاکش از تن به درآمد و به فوز شهادت رسید.(4)

درسی که میتوان گرفت: تردیدی نیست که امام بر بالین پارهای از یاران خود حضور یافته است. همه یاران و اصحاب امام دارای کمالات معنوی بودهاند؛ اما امام برخی را مورد مهر و محبتی ویژه قرار داده که در خور دقت است. از جمله آن کسان، غلامی است که شاید در دیدگاه این و آن چندان به او اعتنا نمیشده است. برخورد محبتآمیز امام با فردی که به ظاهر از وجههای چندان در میان مردم برخوردار نیست، خود درسی اخلاقی است. این برخورد محبتآمیز، خود او را نیز به حیرت و اعجاب واداشته است.


 

پینوشتها:

1- ابصارالعین، ص144/ فرسان الهیجاء، ج2، ص134.

2- ابصارالعین،ص 144.

3- ابصارالعین، ص145.

4- مقتل الحسین مقرم، ص308/ ابصارالعین، ص144-145.

 

 

درباره ثواب گریه بر ثارالله

امام صادق(ع) درباره ثواب گریه بر ثارالله فرمودند: ای مسمع! گریه بر احوالات حسین(ع) سبب می‌‌شود که ملک الموت بر تو مهربان‌‌تر از مادر شود.

همیشه زبان و قلم، مترجم عقل و خیال بوده ولی ترجمان عشق، چشم است. آنجا که اشکی از روی احساس و درد و سوز می‌‌ریزد، عشق، حضور دارد و آنجا که زبان و قلم با گردش منظم خود جمله‌‌‌های منطقی می‌‌‌سازد عقل حاضر است و همان طور که استدلالات منطقی می‌‌تواند همبستگی گوینده را با اهداف رهبران مکتب آشکار سازد، قطره اشک نیز می‌‌تواند اعلان جنگ عاطفی بر ضد دشمنان مکتب محسوب شود.

  

ادامه مطلب ...

در هنگام نوشیدن آب سلام بر حسین (ع) را فراموش نکنید

داودبن‌کثیر رقی گوید: نزد امام جعفر صادق علیه السلام بودم که آب خواستی، وقتی نوشید، دیدم که می خواهد گریه کند و اشک در چشمانش حلقه زد.سپس فرمود: ای داود، خدا، قاتل حسین را لعنت کند. یاد مظلومیت حسین(علیه السلام) زندگی را چه قدر ناگوار می‌سازد! من هر گاه که آب سردی می‌نوشم به یاد حسین(علیه السلام) می‌افتم.هر بنده خدایی که آب نوشد و حسین(علیه السلام) را یاد کند و قاتل او را لعن نماید، خدا برایش صد هزار نیکی نویسد و صد هزار بدی از او پاک کند، و او را صد هزار درجه فرابرد. و چنان باشد که گویی صد هزار برده را آزاد کرده باشد.و خدا او را در روز رستاخیز با روی سفید و درخشان محشور سازد.

متن حدیث:

عن داود بن کثیر الرقی، قال: کنت عند أبی عبدالله علیه السلام أذا استشقی الماء، فلما شربه رأیته و قد استعبر و أغر و رقت عیناه بدموعه، ثم قال: یا داود، لعن الله قاتل الحسین، فما أنغض ذکر الحسین للعیش! إنی ما شربت ماء باردا إلا و ذکرت الحسین و ما من عبد شرب الماء فذکر الحسین و لعن قاتله إلا کتب الله له مائة ألف حسنه و محاعنه مائة ألف سیئة و رفع له مائة ألف درجة و کان کأنما أعتق مائة أعتق مائة ألف نسمة و حشره الله یوم القیامة أبلج الوجه.


حسین (ع) فریاد می زند: هل من ناصر ینصرنی؟

حسین فریاد می زند: هل من ناصر ینصرنی؟
و من درحالی که نمازم قضا شده است می گویم:
لبیک یاحسین! لبیک...
حسین نگاه می کند لبخندی می زند و به سمت دشمن تاخت می کند...
و من باز می گویم: لبیک یاحسین!
حسین شمشیر می خورد من سر پدرم داد می زنم و می گویم:
لبیک یا حسین!
حسین سنگ می خورد، من در مجلس غیبت می گویم:لبیک یا حسین! لبیک...
حسین از اسب به زمین می افتد عرش به لرزه در می آید و من در پس خنده های مستانه ام فریاد میزنم: لبیک... 
حسین رمق ندارد باز فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟
من به دوستم دروغ میگویم و باز فریاد می زنم: لبیک... 
حسین سینه اش سنگین شده است، کسی روی سینه است، حسین به من نگاه می کند می گوید: تنهایم یاریم کن...
من گناه می کنم و باز فریاد می زنم: لبیک...
خورشید غروب کرده است...
من لبخندی می زنم و می گویم:
اللهم عجل لولیک الفرج...
حسین به مهدی نگاه می کند و می گوید:
"مهدی من کسی را نداشتم که بگوید سرباز توئم من کسی نبود یاریم کند و ادعا کننده ای هم نبود تو از من مظلوم تری..."
به چشمان مهدی خیره می شوم و می گویم:
"دوستت دارم تنهایت نمی گذارم..."مهدی به محراب می رود و برای گناهان من طلب مغفرت می کند...

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)

امام صادق علیه السّلام فرمودند:
فی طِینِ قَبرِ الحُسَینِ الشِّفاءُ مِن کُلِّ داءٍ و هُوَ الدَّواءُ الأکبَرُ؛
شفاى هر دردى در تربت مزار حسین است ، و آن بزرگ ترین درمان است