ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
در شب جمعه پنجم ربیع الثانی سال 1331 زنی علویهای که اهل زهد و تقوی بود و مواظبت کامل از اوقات نماز و سایر عبادات داشت بواسطة تنگدستی دوازده تومان قرضدار شده بود و چون نمیتوانست قرض خود را پس دهد در شب جمعه قبل ازتاریخ مذکوربه امام رضا (ع) متوسل شد و اصراربسیار کرد که مرا از این قرض راحت ساز.پس خوابش برد در خواب به او گفته شد که شب جمعة دیگر بیا تا قرضت را ادا کنیم لذادر این شب جمعه به حرم آمد تا نزدیک ساعت 8 منتظر ماند پس از خواندن دعای کمیل که حرم خلوت شده بود،به امام عرض کرد مگر شما نفرمودید که امشب قرض تو را میدهم وعده شما اشتباه ندارد ناگاه از بالای سر او قندیلهای طلا که بهم اتصال داشت به هم خورد و یکی از آنها بر روی زانوی زن افتاد. حاضرین تعجب کردند و بر سر او هجوم آوردند و به تولیت خبر دادند و تولیت وجهی به وی داد و قندیل را گرفت. (کرامات رضویه ج 1 ص92)
به دل عشقی نهان دارم که رازش را خدا داند
دلم این مهر خویشتن را ز هر عشقی جدا داند
که این مهر و محبت ها نه از روی هوا باشد
اگر خواهم بگویم فاش آن عشق رضا باشد
امام هشتم آن خورشید و سلطان خراسان است
خراسان را چرا گویم؟ به حق او شاه ایران است
رضای او رضای حق رضایم بر رضای حق
گدای او گدای حق منم بر حق گدای حق
امام مهربانی ها چو خورشیدی در ایران است
خدا را شکر قلب من پر از عشق به ایشان است
التماس دعا
یامهدی
6gusheh.blogfa.com
سلام وبلاگ واقعاخوبی دارید
یه سری به من هم بزنید....
شماحاضربه تبادل لینک یا لوگو هستید؟؟؟
خبرم کنید
یاعلی مدد