صدای شیعه

«اشهد ان علی ولی الله »

صدای شیعه

«اشهد ان علی ولی الله »

ولادت امام رضا (ع) بر کلیه شیعیان مبارک باد

امام رضا ( ع ) در روز جمعه ، یا پنج شنبه 11ذی  حجه یا ذی قعده یا ربیع الاول سال 153یا 148هجری در شهر مدینه پا به دنیا گذاشتند  

 

 

درسهایی از زندگی امام رضا علیه السلام

مطالعه اخبار و گزارشهایی که به بیان روش زندگی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام پرداخته است ما را بر آن می دارد تا به حکم حدیث ثقلین این خاندان را الگو خود قرار دهیم و با تمسک علمی و عملی در اخلاق و رفتار و به طور کلی در تمام ابعاد زندگی همواره در طریق هدایت قدم برداریم و از صراط مستقیم منحرف نشویم. بر این اساس و با توجه به قرار داشتن در آستانه ولادت با سعادت امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام روایاتی که گویای زوایایی از زندگی آن امام هدایت را بیان و خود و خوانندگان محترم را به دقت در آن فرا می‌خوانیم.

کمترین کاری که در مورد این روایات می توانیم بکنیم این است که روش و منش خود را با سیره آن حضرت بسنجیم تا معلوم شود فاصله ما و یا نقص و کاستی ما به عنوان یک پیرو با کسی که مدال افتخار تبعیتش را بر سینه داریم چقدر است؟ بدان امید که نواقص را جبران کرده و هر روز بیشتر از روز قبل خود را به آن امام عزیز نزدیک کنیم تا به فضل الهی در دنیا از عنایت های خاص او بهره مند شده و در قیامت در صف پیروان او قرار بگیریم.

عنایت ویژه به شیعیان خود

یکی از همراهان امام رضا علیه السلام به نام موسى بن سیار نقل می کند:

در خدمت حضرت رضا علیه السّلام بودم که وارد کوچه‏هاى طوس شدیم. سر و صدایى شنیدم و به دنبال آن صدا حرکت کردیم. دیدیم جنازه‏اى است (مردم آماده تشییع اویند). همین که چشممان به جنازه افتاد دیدم حضرت رضا علیه السّلام پا از رکاب خارج نمود و پیاده شد و رفت به طرف آن جنازه. آن را بلند کرد و به خود چسباند و بعد به من فرمود: موسى بن سیار! هر کس در تشییع جنازه یکى از دوستان ما شرکت کند چنان گناهانش می ریزد که گویا تازه از مادر متولد شده و گناهى برایش نمى‏ماند. (خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ لَا ذَنْبَ عَلَیْهِ)

به دنبال جنازه حرکت کردیم تا اینکه جنازه را کنار قبر گذاشتند. امام علیه السّلام جلو رفت و با شکافتن حلقه مردم خود را به جنازه رساند. دست روى سینه‏اش گذاشت و سپس فرمود: فلان بن فلان (یعنی نام او پدرش را برد) ترا به بهشت بشارت می دهم؛ از این لحظه به بعد دیگر ترسى بر تو نیست.

موسی بن سیار راوی این روایت می گوید عرض کردم:  فدایت شوم مگر شما این مرد را می شناسید؟!  فرمود: به خدا قسم تا به حال به این منطقه پا نگذاشته بودم (این سخن کنایه از عدم آشنایی امام علیه السلام با آن فرد است) سپس فرمود: ای موسى! مگر نمیدانى که اعمال شیعیان ما هر صبح و شام‏ بر ما ائمه عرضه مى‏شود؟ هر کوتاهى که داشته باشند از خدا درخواست می کنیم تا از آن چشم پوشى نماید و هر کس که کار نیک داشته باشند از پروردگار تقاضا می کنیم تا او را مورد عنایت قرار دهد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد