صدای شیعه

«اشهد ان علی ولی الله »

صدای شیعه

«اشهد ان علی ولی الله »

بینا ترین نابینای کوفه

بصیرت در میان کوفیان مرده بوده و یا در سیاهچاله وحشت از مرگ و هراس از کشته شدن به دست پلید یزیدیان به اسارت رفته بود .دیگر چشمی جز به تاریکی عادت نداشت و دلی جز به آوای بدشگون حی علی الجحیم و الجهنم ابن نحس سعد و ابن زیاد در گناه شنوا نبود.آه کجایند عمارها! کجایند  مالک ها!

این بار نابینایی از تبار یاران علی علیه السلام این سکوت سهمگین وسیاهچاله را درهم شکست تا کوفیان رسم یاری را ازیاد نبرند و ره به سوی نور ببرند. 

  

عبدالله بن عفیف ازدی، یکی از شیعیان کوفه و از هواداران جدّی امیرمؤمنان علی بن ابی طالب(ع) و فرزندان معصومش امام حسن مجتبی (ع) و امام حسین (ع) در این شهر بزرگ بود و در قیام مسلم بن عقیل (ع) بر ضد یزید بن معاویه و عاملش عبیدالله بن زیاد، از وی حمایت می نمود. عبدالله بن عفیف در ایام حکومت امام علی (ع) در کوفه، از یاران وی به شمار می آمد و در یاری وی چشمان خود را در جنگ های آن حضرت با مخالفانش، از دست داد. وی هم چنان با روحیه بالا، ایمانی سرشار و در کمال زنده دلی و دلیر مردی از حقانیت اهل بیت (ع) حمایت می کرد. در ماجرای قیام امام حسین (ع)، وی به خطر سالخوردگی و نابینایی، توفیق یاری آن حضرت در سرزمین کربلا را نداشت. اما هنگامی که سرهای شهیدان کربلا را به همراه اسیران اهل بیت، وارد کوفه کرده و عبیدالله بن زیاد برای زهر چشم نشان دادن به مخالفان و اظهار پیروزی و شادمانی در شهادت امام حسین (ع) و یارانش در واقعه کربلا، در مسجد اعظم کوفه برای مردم سخنرانی کرد و به مقام شامخ امیرمؤمنان (ع) و امام حسین (ع) اسائه ادب و بی حرمتی نمود، با عکس العمل شدید عبدالله بن عفیف روبرو گردید. وی در برابر عبیدالله برخاست و با صدای بلند به او خطاب کرد: ای پسر مرجانه! فرزندان پیامبر (ص) را می کُشی و بر فراز منبر و مقام صدّیقین تکیه می زنی و سخنان کفرآمیز بر زبان جاری می کنی؟ عبیدالله بن زیاد که انتظار چنین پیشامدی را نداشت، با تکبر و خودخواهی تمام دستور داد، وی را دستگیر و صدایش را خاموش گردانند. عبدالله بن عفیف، مردان طایفه "أزد" را به یاری طلبید و بی درنگ هفتصد تن از مردان این طایفه، از داخل و خارج مسجد به یاری او شتافته و او را از دست دژخیمان عبیدالله رهانیدند. اما همین که تاریکی شب فرا رسید و مردم در خانه های خویش آرمیدند، مأموران عبیدالله به خانه عبدالله بن عفیف هجوم آورده و او را با ضربات شمشیر به شهادت رسانیدند. آن گاه، سرش را بی رحمانه از بدن جدا کرده و پیکر بی جانش را در محله "سبخه" به دار آویختند.1 بدین گونه، نخستین جرقه ای که می رفت کوفه را پس از شهادت امام حسین (ع) به حرکت در آورد و جنبش عظیمی را پی ریزی کند، به دست مزدوران حکومت اموی به خاموشی گرایید. ولی همین امر، جرئت و جسارت مردم در برابر عامل زورگو و ستم پیشه ای چون عبیدالله بن زیاد را زیادتر نمود و زمینه قیام های بعدی را فراهم کرد. 

شهادت عبدالله بن عفیف ازدی - سال 61 هجری قمری

 

منبع : تبیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد