نافع بن هلال
از اصحاب امیرالمؤمنین علیهالسلام و مردى بزرگوار و شجاع و قارى قرآن و نویسنده حدیث بود و در جنگهاى جمل و صفین و نهروان در خدمت على علیهالسلام شمشیر مىزد، و چون امام حسین علیهالسلام به سمت عراق آمد، نافع و سه نفر دیگر از یارانش در میان راه به آن حضرت پیوستند.
مرحوم شیخ صدوق رحمة اللّه علیه در کتاب خود آورده است :
در یکى از روزها شخصى ، محضر مبارک امام حسین علیه السّلام شرفیاب
شد و ضمن احوال پرسى عرضه داشت : یا ابن رسول اللّه ! در چه حالتى هستى ؟ و شب را
چگونه به صبح آورده اى ؟
حضرت در جواب فرمود: در حالتى به سر مى برم که پروردگارم در هر
لحظه شاهد و ناظر بر اعمال و کردارم مى باشد.
و آتش دوزخ را بر سر راه خود مى بینم ، مرگ که به دنبال من است ،
هر لحظه مرا مى جوید؛ و مى دانم که محاسبه ، نسبت به گفتار و کردارم حتمى است ، پس
سعادت و خوشبختى خود را در گرو اعمال و گفتار خود مى دانم ؛ و هر آنچه را دوست
داشته باشم ، به آن دست نمى یابم ؛ و از آنچه بى زار و ناخرسندم ، نمى توانم خود
را برهانم ؛ و بالا خره باید تابع مقدّرات الهى ، باشم ؛ و ایمان دارم که تمامى
امور من به دست دیگرى است ، که اگر بخواهد مرا مؤ اخذه مى کند؛ و اگر مایل باشد
مرا عفو مى نماید. پس با یک چنین حالتى کدام فقیرى در پیشگاه خداوند، از من فقیرتر
و نیازمندتر خواهد بود
نویسنده : تهرانی
روزی امام حسین (ع) از جائی عبور میکرد دید جوانی به سگی غذا می دهد، به او فرمود: به چه انگیزه این گونه به سگ مهربانی می کنی ؟
او عرض کرد: من غمگین هستم ، می خواهم با خشنود کردن این حیوان غم و اندوه من مبدل به خشنودی گردد، اندوه من از این رواست که من غلام یک نفر یهودی هستم و می خواهم از او جدا شوم.
امام حسین (ع) با آن غلام نزد صاحب او که یهودی بود آمدند، امام حسین (ع) دویست دینار به یهودی داد، تا غلام را خریداری کرده و آزاد سازد.
یهودی گفت : این غلام را به خاطر قدم مبارک شما که به در خانه ما آمدی به شما بخشیدم و این بوستان را نیز به غلام بخشیدم و آن پول مال خودتان باشد.
امام حسین (ع) هماندم غلام را آزاد کرد و همه آن بوستان و پول را به او بخشید وقتی که همسر یهودی ، این بزرگواری را از امام حسین (ع) دید گفت :من مسلمان شدم و مهریه ام را به شوهرم بخشیدم و به دنبال او شوهرش گفت : من نیز مسلمان شدم و این خانه ام را به همسرم بخشیدم
حضرت زهرا علیها السلام فرمودند:
هرگاه گریه کنندگان بر حسینم داخل بهشت شوند، من هم داخل بهشت میشوم.
(اشک حسینى سرمایه شیعه به نقل از البکا ص ۸۶)
امام سجاد علیه السلام فرمود : زمین کربلا، در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدى مىدرخشد و ندا در مىدهد کهمن زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکى که پیشواى شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است .
ادب الطف، ج 1، ص 236، به نقل از کامل الزیارات، ص 268
این وجود مبارک که از رحمت، علم، لطف و از فیوضات خدا پر است، این وجود مبارک که پیغمبر صلى الله علیه و آله می فرماید: آقاى تمام اولین و آخرین شهیدان می باشند، آقاى همه شهیدان، شهداى کربلا هستند و آقاى شهداى کربلا حسین من است؛ یعنى شهیدى به آقایى أبى عبدالله در عالم نیست. همه می دانیم کتاب با عظمت «کامل الزیارات» که بعضى از مراجع تقلید وقتى می خواهند یک روایت از آن کتاب نقل کنند می گویند ما سند و راوى نقل کننده را نمی خواهیم، همین که در این کتاب این روایت آمده ما به آن فتوا می دهیم، در این کتاب امام صادق علیه السلام می فرماید: پروردگار هر شب جمعه هفتاد بار حسین را زیارت می کند. البته من نمی دانم زیارت خدا چگونه است؟ یعنى جلوه به قلب ایشان می کند، همان چیزى که حضرت موسى علیه السلام در کوه طور خواست.زینب کبرى علیها السلام می فرماید: سى و هفت سالى که برادرم در عصر پدرم امیرالمؤمنین بود یکبار پدرم او را به یا حسین صدا نزد، هر وقت می خواست او صدا کند، امیرالمؤمنین علیه السلام تمام قد از جا بلند می شد، یک حالت ادب به خود می گرفت و آرام می گفت: «الىّ یا ابا عبدالله» نام او را نمی گفت.
نویسنده : تهرانی
آیه ایثار آیه 9 سوره حشر وَ الَّذینَ تَبَوَّؤُا
الدَّارَ وَ الْإیمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لا
یَجِدُونَ فی صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ یُؤْثِرُونَ عَلى
أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ
فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ و [ نیز ] کسانی که قبل
از [ مهاجران ] در [ مدینه ] جای گرفته و ایمان آورده اند هر کس را که به سوی آنان
کوچ کرده دوست دارند و نسبت به آنچه به ایشان داده شده است در دلهایشان حسدی نمی
یابند و هر چند در خودشان احتیاجی [ مبرم ] باشد ، آنها را بر خودشان مقدّم می
دارند. و هر کس از خسّت نفس خود مصون ماند ، ایشانند که رستگارانند.
پیامبر اکرم (ص(
ای مردم! این علی(ع) ، برادر و وصی من و مخزن
علم و خلیفه و جانشین من است بر امّت. علی(ع) مفسّر قرآن، کتاب خداست اوست که مردم
را به حق دعوت میکند و اوست که به هرچه موجب رضا و خوشنودی خداست، عمل کننده است.
اوست
که دشمنان حق، در پیکار و ستیز و به فرمانبرداری و اطاعت از خدا، سخت کوش و باز
دارنده مردمان از معاصی و نا فرمانیهاست
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ «سوره انفال / آیه 24»
ای کسانی که ایمان آوردهاید سخن خدا و رسول ، آن زمان که شما را میخوانند اجابت کنید تا شما را زنده کنند.
از امام باقر(ع) نقل شده است که:
ما یحییکم ولایة علی بن ابیطالب علیه السلام
آنچه شما را زنده میکند ولایت علی بن ابیطالب است.
صلوات بر امام هادی(ع)
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَصِىِّ الْأَوْصِیآءِ، وَاِمامِ الْأَتْقِیآءِ،وَخَلَفِ اَئِمَّةِ الدّینِ، وَالْحُجَّةِ عَلَى الْخَلائِقِ اَجْمَعینَ، اَللّهُمَّ کَماجَعَلْتَهُ نوُراً یَسْتَضیى ُ بِهِ الْمُؤْمِنوُنَ فَبَشَّرَ بِالْجَزیلِ مِنْ ثَوابِکَ، وَاَنْذَرَ بِالْأَلیمِ مِنْ عِقابِکَ، وَحَذَّرَ بَاْسَکَ، وَذَکَّرَ بِآیاتِکَ، وَاَحَلَّ حَلالَکَ، وَحَرَّمَ حَرامَکَ، وَبَیَّنَ شَرایِعَکَ وَفَرایِضَکَ، وَحَضَّ عَلى عِبادَتِکَ، وَاَمَرَ بِطاعَتِکَ، وَنَهى عَنْ مَعْصِیَتِکَ، فَصَلِّ عَلَیْهِ اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ، وَذُرِّیَّةِ اَنْبِیآئِکَ، یا اِلهَ الْعالَمینَ.
بارالها! بر علی بن محمد (امام هادی) درود فرست.او که جانشین اوصیای پیامبر(ص) و پیشوای پارسایان است.و جایگزین رهبران دین و حجت بر تمام آفریدگان.
بارالها! همانگونه که او را نوری قرار دادی تا مؤمنان از او فروغ بگیرند. او به پاداش بزرگ تو بشارت داد و از کیفر تو مردم را بر حذر داشت و ایات تو را یادآور گردید، حلال تو را حلال دانست و حرام تو را حرام شمرد. آئین تو و واجبات تو را روشن کرد و مردم را به عبادت تو برانگیخت. و به طاعت تو فرمان داد و از معصیت تو بازداشت.
خدایا! بر او درود فرست برترین درودی که بر هر کدام از اولیای خودت و ذرّیه پیامبرانت میفرستی ای معبود جهانیان.
صلی الله علیک یا ابا عبد اله الحسین (ع) آقا چه شد حج شما نیمه کاره ماند ؟
شب های شهر مکه چرا بی ستاره ماند ؟
بار سفر مبند دلم شور می زند
گویا قیامت است ملک صور می زند
من خواب دیده ام سرتان را به نی زدند
گرگان تشنه زوزه کشان لب به می زدند .....
با تشکر از آقای تهرانی
الإمام علیّ علیه السلام : سَمِعتُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله یَخطُبُ یَومَ النَّحرِ ، وهُوَ یَقولُ : هذا یَومُ الثَّجِّ والعَجِّ ، والثَجُّ : ما تُهریقونَ فیهِ مِنَ الدِّماءِ ، فَمَن صَدَقَت نِیَّتُهُ کانَت أوَّلُ قَطرَةٍ لَهُ کَفّارَةً لِکُلِّ ذَنبٍ ، والعَجُّ : الدُّعاءُ ، فَعِجّوا إلَى اللّه ِ ، فَوَالَّذی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لا یَنصَرِفُ مِن هذَا المَوضِعِ أحَدٌ إلاّ مَغفورًا لَهُ ، إلاّ صاحِبَ کَبیرَةٍ مُصِرًّا عَلَیها لا یُحَدِّثُ نَفسَهُ بِالإِقلاعِ عَنها.
امام علی علیه السلام : شنیدم رسول
خدا صلی الله علیه وآله روز عید قربان ، خطبه می خواند و می فرمود :
امروز ، روز «ثجّ» و«عجّ» است .
ثجّ ، خون قربانی هاست که می ریزید . پس نیّت هرکس صادق باشد ، اولین قطره خونِ
قربانی او کفّاره همه گناهان اوست ، و«عجّ» ، دعاست . پس به درگاه خداوند دعا کنید
، قسم به آن که جان محمّد صلی الله علیه وآله در دست اوست ، از اینجا هیچ کس بر
نمی گردد ، مگر آمرزیده شود ، جز کسی که گناه کبیره انجام داده وبر آن اصرار ورزد
ودر دل خود ، تصمیم بر ترک آن ندارد .
کتاب «حج و عمره در قرآن و حدیث» صفحه 361
پردهی جدید کعبه در مراسمی، امروز پنجشنبه، برابر با نهم ذیالحجه پس از شستوشوی کعبه با گلاب ناب کاشان، روی کعبه نصب شد.
ای امیر عرفه بیتو صفا نیست که نیست
بیتو در آن عرفه عشق و وفا نیست که نیست
ای امیر عرفه، یوسف زهرا، مهدی
حاجتی غیر ظهورت به خدا نیست که نیست
(متن دعای عرفه را در ادامه مطالب بخوانید)